شهید شماره 10
کمیل |
جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ |
۱۰ نظر
خاطره اول : اینها معلمان اخلاق من هستند
دو تا برادر بودند که به ظاهر هیأتی نبودند و به قول بعضی ها آن تیپی ..!! این دو شیفته سید شده بودند و به خاطر دوستی با سید وارد هیأت شدند. یک روز مادر اینها شک می کند که چرا شبها دیر به خانه می آیند؟! یک شب دنبال آنها راه می افتد، می بیند پسرانش رفتند داخل یک زیرزمین!
- ۱۰ نظر
- ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۱